تاریخ مختصر خط و سیر خوشنویسی در ایران

 الخط یبقی زماناً بعد کاتبه و كاتب الخط تحت الارض مدفون تعر يف خط اختراع فن خط نویسی بی تردید از بزرگترین و مهمترین اختراعاتی است که از آغاز پیدایش تاریخ بشر تاکنون به دست بشر صورت گرفته زیرا اگر خط به وجود نمی آمد و نگارش انجام نمی گرفت، میراث و آثار علمی پیشینیان حفظ نمی شد و افکار گذشتگان به آیندگان نمی رسید و بالنتیجه تمدن بشر رو به کمال نمی رفت.

نگارش یا نگاشتن به معنای نقش کردن است و حتی برخی گفته اند لغت نقاشی زبان تازی نیز از همین نگاشتن پارسی اخذ شده و از این واژه پیداست که مردمان برای نمودن افکار و رسانیدن مقاصد خود به نقش خیال که همان نگارش می باشد می پرداخته اند، چه انگاشتن به معنی پنداشتن هم از ماده نگاشتن به نظر می رسد زیرا معنی انگاشتن رسم چیزی در مرکز فکر و خیال است مانند این رباعی حکیم عمر خیام :

چون نیست ز هر چه نیست جز باد بدست چون هست به هرچه هست نقصان و شکست
انکار که هرچه هست در عالم نیست پندار که هر چه نیست در عالم هست


آنچه از کتب اهل خط در اهمیت خط مستفاد می شود مؤید این معناست که :

خط سبب بقای آثار و علوم تمام علما و دانشمندان بزرگ ما مانند ابوعلی سینا و محمد زکریای رازی و ابوریحان بیرونی و فارابی و خیام و فی الجمله عموم بزرگان سلف گردیده و اگر خط نبود یک عمر مطالعه و فکر و وقت آنان تباه می گردید و از این رو هرگز جوامع بشری رو به تکامل نمی رفت و یا به این پایه از ترقی و تعالی نائل نمی گردید.

پیامبر فرمود: «قیدو العلم بالکتاب» یعنی دانش را با نبشتن پای بند برزنید. و باز آن حضرت فرمود: «و آفة العلم النسیان» فراموشی بلای دانش است. گرچه هرچه موضوعی اثرش در حافظه بیشتر باشد دوام آن پایدارتر است ، معهذا حکمت و دانش بسان صیدی است گریزپای که اگر با زبان قلم بر آن بندی استوار نزنی از خاطر بگریزد که گفته اند : «الحکمة صید و الکتبهٔ قید ، فما حفظت فرو ماکتبت قر.»

در کتاب دانشوران ناصری به نقل از عبدالله بن عباس روایت شده است که گفت از رسول(ص) پرسیدم معنی آیه: «اوثاره من علم» چیست؟ فرمود خط است که علم به وسیله آن در روزگار باقی میماند این است که گفته اند: « کل شیئی لیس فی القرطاس ضاع». یعنی هر چیزی که در صفحات صحایف اوراق نقش نگیرد ضایع و تلف می شود و نیز منقول است: «الخط لسان اليد و الخط ترجمان الانسان». يعنی خط زبان دست است و چنانکه بی زبان خیالات به عرصه شهود و بروز نمی آید، از دست نیز مطلبی بی قلم به معرض ظهور نمی رسد. جاحظ دانشمند معروف بصری خط را زبان دست و سفیر ضمیر و گنجینه اسرار و نگهدارنده آثار دانسته است.

دیگرگفته اند: «القلب معدن و العقل جوهر و القلم صائغ و الخط صیاغة». یعنی قلب انسان مانند معدن است و خرد مانند طلائی است که از آن معدن بیرون می آید قلم مانند زرگر است که آن را به طريق مختلف برنگارد و خط زرگری است. این دو آیه را نیز مفسرین به خط تفسیر کرده اند: «یزید فی الخلق مایشاء-ن و القلم و ما یسطرون».، ن. دوات و قلم، قلم کتابت، و ما یسطرون را خط دانسته اند. یکی از شعرای عرب هم با اشاره به آیه مذکور چنین گفته است :

کفی قلم الکتاب مجداً و رفعة             مدی الدهر ان الله اقسم بالقلم

همچنین دانشمند عالیقدر، مجتهد بارع، ادیب نامی و فاضل سامی حجة الاسلام مرحوم لطفعلی صدر الافاضل نصیری امینی متخلص به (دانش) طاب ثراه و جعل الجنة مثواه در رساله شرح قصیده (تحفه اللبیب و ترفته الاریب) که یکی از آثار بی شمار آن بزرگوار است درباره خط و کتابت می نویسد : (خط چیست) لمحه ضمیر وحی فکر، سفیرعقول مستورع سیر، قید علوم و حکم و عنوان معارف و ترجمان همم- یادگار حضرت ادریس، هدهد همایون فال بین - سلیم و بلقیس. (کتابت) یعنی تصویر لفظ و آن خود از مراتب چهارگانه وجود است که گفته اند:مراتب الوجود اربع، فقط 1- حقيقة ۲- تصویر ۳- لفظ ۴- فخط ... الخ. از مطالعه کتب و سیر و غیره چنان به وضوح مشهود می شود همان طوری که ترقی فنون و ضبط تصویر علوم و تعالى فرهنگ و پیشرفت تمدن بشری همه موقوف است به تکمیل و ترویج و صیانت خط و کتابت ، همچنان بسط معاش و هدایت و ارشاد افراد به راه دین و سرانجام رستگاری ایشان به دارا بودن خط نیکو و پسندیده توقف دارد چنانچه این معنا از تأويل حدیث نبوی بر می آید : « من کتب بسم الله الرحمن الرحيم بحسن الخط فقد دخل الجنة بغیر حساب ». یعنی کسی که بنویسد بسم الله الرحمن الرحيم را به خط خوب به تحقیق داخل بهشت می شود بدون حساب. و اشاره به وسعت معاش بدارا بودن خط خوش مترتب و از قول حضرت امیرا لمؤمنين (ع) مستقاد می شود که : «الخط الحسن للفقیر مال و للغنی جمال و للاکابر کمال». یعنی خط خوب برای فقیر مال است و از برای غنی جمال و برای بزرگان کمال است.

ازمطالب ذیل معلوم می شود که چون حکیم بزرگ ایران میرداماد قدس الله روحه خط را نیکو نمی نوشته برخی از معاصرین وی را به بد خطی نکوهش می کرده اند و مرحوم صدر الافاضل با اینکه توجه خاصی به خوش نویسی داشته و خود نیز اقلام مختلف خطوط اسلامی را با حسن وجهی می نوشته و برای صاحبان این فن احترامی خاص قائل بوده است . معهذا نتوانسته است در این باره شماتت بی موردی که از مرحوم میر داماد (که صاحب مقاماتی معنوی و از افاضل روزگار بود) شده برخود هموار کند لهذا برای تنبیه بدگویان چنین نوشته است:

خط

خط از صنایعی است که نماینده اخلاق صانع خود است. همچنانکه از حیث صحت و سقم املاء دلالت بر علم و جهل نویسنده دارد، از جهت هیأت حروف و کیفیت تراکیب آنها و اسلوب کتابت هم می توان استدلال بر ملکات کاتب نمود. این مسئله قابل آن است که در مقاله بسطی مستوفی داده شود، ولی مقام مقتضی نیست.

از اقسامی که از باب چگونگی خط می توان شمرد قلم تحریر است ، شیوه ای است که گویا عجله برای کار راه اندازی آن را اختراع نموده است. خط علماء علی الخصوص صاحبان قلم تألیف و تصنیف از تظافر معانی و تواتر الفاظ و فشار مسائلی ، فرصت تشکیل و تجمیل صورخطیه نیافته، به همان القای مطالب به کمترین دلالتی اکتفاء می جوید، برای این معنی است که هر یک از علماء شیوه تحریری که تندنویسی را به عهده بگیرد ابداع و اختیار نموده، از بیم فوت مقصود و شوق افاده سرعت تصویر از اعراب و تنقیط مکتوب را عاطل گذارده، بلکه برای عزت وقت چون تأدیه مراد به بعضی از شکل حرف حاصل میشده است نظیر صنعت اکتفا که در بدیع مقرر است ، از تکمیل صورت آن حرف به راه رفته اند ترک سرکش کاف، و دایره معکوس ، و موصول ساختن حروف منفصله، و سایر مخالفات رسمیه، همه راجع به این غرض است و همو بدين مناسبت سروده است :

خط داماد نزد اهل رشاد                      هست برتر بسی ز خط عماد

کاین به صورت اگر بود مطلوب            آن بصیرت بود بسی محبوب

و این به صورت اگر دلی بر بود            آن به معنی دلی بدل افزود

نزد آنکس که جان او زنده است             کی رباینده چون فزاینده است

جان طلب کن که جسم چیزی نیست        روح بفزا که تن پشیزی نیست 

منگر زینت ظواهر آن                       بنگر رتبت مآثر آن

                چون زیارت کنی خطش از جان

                    قدس اله سره میخوان

از اینها که گفته شد آشکار می شود علت عمده از بین رفتن کتب آسمانی و آیات و اخبار و احادیث انبیای پیش از خاتم همانا فقدان خط و یا مفید نبودن خطوطشان در تحت قواعد و قانون این صنعت بوده است و بر جا ماندن قرآن و بقای سایر آثار در دوره اسلام به سبب خطوطی است که بعد از اسلام وضع گردیده و آن مآثر و فضایل را الی انقضای عالم جاودانی نموده است.

قدیمی ترین نوشته موجود

باستناد اقوال مورخان و محققان قدیم ترین نوشته دنیا به صورت خط میخی و زبان سومری است (و همان طوری که ذیل عنوان سومر و آکاد آمده است) که مربوط به چهار هزار سال پیش از میلاد است. لیکن گروهی دیگر تقریباً آن را مربوط به پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح حدس زده اند. در سال ۱۹۵۲ برخی از الواح گچی از این نوشته ها از معبد سومری اینانا در شهر ارش Eresh که مربوط به (۳۵۰۰) سال قبل از میلاد می باشد به دست آمده است.